سلام خدا:)

24/ابان_یکشنبه

طلسم شیکسته شد و تونستم نمازمو بخونم....دلم تنگ شده بود واسه این حس و حال....همش از خدا خجالت میکشم...نماز میخونم تا خودم اروم شم....تا باهاش از خواسته هام حرف بزنم...

دعای توسل میخونم ....اصلا نمیدونم چجوری باید حرف دلمو بگم...یچیز کلی توی ذهنم شناوره....خودش میدونه...اون میدونه من چی میخوام...

ݜڪلڪ هـاے ثمیـכּ

.

.

کتاب جمال زاده رو ب اتمامه...بیشتر از داستان شبیه ی کتاب تاریخیه...منو میبره ب دوران گذشته...زمانای خیلی خیلی دور...

این حس تشنگی ب خوندنو دوس دارم...پست بعدی میخوام فهرست کتابایی ک خوندمو با ی خلاصه کوچولو بنویسم ک یادم نره چی خوندم...

کتاب بعدی:نیکلاس نیکلبی

ݜڪلڪ هـاے ثمیـכּ

.

.

رژیم چاقی رو شروع کردم...از شنبه...وزن دقیقم 55کیلو...چ وزن ثابتی!

خوردنو دوس ندارم...همش احساس میکنم سنگینم...ولی خب خدارو شکر غذا خوردن خیلی بهتر از نخوردنه....دوس دارم ب 60 برسم...هوهو74172_gholi_daman.gif

ݜڪلڪ هـاے ثمیـכּ

..

..

مینا خوجله روی ی پا با چشای نیمه باز دارهب من نیگا میکنه...برادر تازه از کلاس زبان برگشته...صدای رادیو میاد و مامان درحال غذا ساختن.....و من و هجوم افکار تو سرم 

ݜڪلڪ هـاے ثمیـכּ

.

.

پاریس زیبا....خیلی از جنگ میترسم...علاوه بر فوبیای کم ابی و خشکسالی ترس وحشتناکی از جنگ دارم...جنگ جهانی...همین بمب گذاریا و کشته شدن ادمای بیگناه...دل ادمو ب درد میاره...

نمیدونم چرا این احساسو نسبت ب کشورای عربی ندارم!

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 29 آذر 1394برچسب:, | 12:1 | نویسنده : ناردونه |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • مهر پزشک